نتایج جستجو برای عبارت :

قبض ها را مرا فرا خواندند!

سال ها ناخدای کشتی بود
پرسیدم خاطره ی خاص چه داری؟
 
پاسخ داد
هر گاه دریا طوفانی میشد، همه خدا را صدا می زدند
دعا می خواندند
قران می خواندند
اما
حیف
تا به ساحل کشورهای همسایه می رسیدیم
همه چیز فراموش میشد و همان گناهان همیشگی از سر گرفته می شد
باسمه تعالىآیا خطبه متقین را خوانده اى؟آیا سعى در حصول صفات متقین داشته اى؟رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: من آیه اى را مىشناسم که اگر مردم به آن عمل کنند تمام مشکلاتشان حل مىشود و سپس آیه ومن یتق الله یجعل له مخرجا را خواندند
ای
شده نام شما اصل اذان های همه
یادتان زینت روح است و روان های همه
کوته از وصف شما وهم و گمان های همه
حیّ سبحان حسب ظرف توانهای همه
ریخته مهر شما در دل و جانهای همه

جلوه
ای کرد خدا آل عبایش خواندند
شهد جان پرور و ایمان و رضایش خواندند
پرتو نور خدا، شمس هدایش خواندند
هر که شد رهروتان اهل ولایش خواندند
نامتان داده حلاوت به دهانهای همه

هر
که آزاده و حر است گرفتار شماست
باغ دین خرم و سرسبز ز گفتار شماست
درس تسلیم و رضا، معنی ایثار شماست
یوسفی بر
تا به حال برایتان پیش آمده است که مطلبی در وبسایتی یا وبلاگی، نظر شما رو به خود جلب کرده باشد و با خود بگویید که ای کاش این را بقیه هم می‌خواندند و از آن استفاده می‌کردند؟ و با این کار نه تنها نویسنده آن مقاله‌ی خوب مورد حمایت قرار می‌گرفت و کار خود را با انگیزه بیشتر ادامه می‌داد
ادامه مطلب
شاپور دوم ساسانی تنها شاهی در جهان بود که قبل از تولدش شاه شد! هنگامی که پدرش درگذشت؛ مادرش آبستن بود. موبدان برای رفع نزاع بین مدعیان تاج و تخت؛ تاج را بروی شکم مادر نهادند و کودک متولد نشده را شاهنشاه ایران خواندند!

ادامه مطلب
ساعت 9 شب، بینِ تمام کارهای نکرده، از درس خواندن بگیر تا کارهای خانه، میرود سراغِ کشوی میز تلویزیون، و تمام قبض ها را دسته بندی میکند و تاریخ گذشته ها را جمع میکند تا در پلاستیک کاغذها بیندازد. و کشویی را که ماه به ماه به سراغش میرود را تمیزِ تمیز میکند!
..::هوالرفیق::..
انگار که همین دیروز باشد، صحنه‌اش کامل جلوی چشمانم هست. با شهریار1 ویدئو کنسرت گروه آریان را میدیدیم؛ در یکی از آهنگ‌هایی که اجرا کردند کریس دی‌برگ (Chris DeBurgh) هم در جمع‌شان بود و یکی از آهنگ‌های معروفش2 را می‌خواندند. توی یکی از آهنگ‌ها حرکت دست گیتاریست گروه، به همراه ژست نشستنش و آرامشی که هنگام تک‌نوازی داشت همه‌ی وجودم را تسخیر کرده بود. اگر بگویم آن قطعه...
ادامه مطلب
 
شب است و سرما و خستگی و گاه بی نظمی. اما جمعیت انگار از دل زمین می جوشد و فوران می کند.
زلزله که می آید مردم بیرون می ریزند برای آن که در امان بمانند. این بار مردم ساعت هاست که از خانه بیرون زده و آواره بیابان های اطراف جمکران شده اند، از سوز سخت سرما در امان نیستند، راحتی و آسایش را رها ساخته و سر پا ایستاده اند در استقبال از پیکر سوخته قهرمانی که بک عمر به پایشان ایستاد و اسوه عزت و غیرتشان بود.
قم امروز رنگ قیام داشت. فریادها نغمه انتقام بود.
پای‌بست دنیا متزلزل بود ، چراکه قلب انسان متزلزل بود : زیر آوار سنگ‌هایی که انسان‌ها اورشلیمش می‌خواندند ، زیر آوار پیش‌گویی‌ها ، ظهور منجی‌ها ، مراسم مذهبی ، زیر یوغ فریسیان و صدّوقیان ، اغنیایی که می‌خوردند ، فقرایی که گرسنه بودند ، و زیر سیطره‌ی خداوند یهوه ، که از محاسنِ او خون بشریت ، قرن‌ها و قرن‌ها ، به‌درون گرداب مرموز روان بود ، خُرد گشته بود . از هر دری که با این خدا وارد می‌شدی ، فریادش بلند می‌شد . اگر کلامی محبت‌آمیز بر ز
دهه 60 و سال هایی که مرحوم کربلایی علی کرباسی خادم مسجد جامع  شهر نراق بود سن کمی داشتم .در ماه مبارک رمضان موقع اذان مغرب با یکی از دوستان سر تکبیر گفتن نماز جماعت بحثمان شد .

شهید حسن کرباسی
حسن کرباسی فرزند کربلایی علی به ما تذکرداد ولی ما گوش نکردیم .فلذا حسن ما را برد کنارحوض کوچکی که در شبستان قدیم مسجد بود ما را  داخل آب برد  و چون تابستان بود ما کیف کردیم. حسن کلی به ما خندید و بعد هم رفتیم داخل مسجد و نوبتی مُکبر شدیم .
از رفتارش خیلی خوش
 درد این وطن فراموشی و قدرنشناسی بخشی از مردمی است که نه تاریخ خواندند و نه درکی از آن دارند و نه سعی و کوشش فعلی و فکری در دین و بنیان های اخلاقی آن دارند!درد این وطن روشنفکر نمایانی است که همزمان هم حامی مصدق اند و هم مدافع رژیم مستکبر پهلوی! هم حامی دموکراسی و پلورالیسم غربی هستند هم رژیم شاهنشاهی و میلیتاریستی!  اگر بخواهم بنویسم ۵۷ سال حکومت پهلوی ها چه گذشت  و با رویکرد توسعه تک بعدی و وابسته  چه بر سر مردم و اقتصاد و کشاورزی و فرهنگ بومی
طریقه‌ی آیت الله کشمیری در خواندنِ «ناد علی»استاد صداقت در کتاب روح و ریحان به نقل از آیت الله کشمیری می نویسند:«هر مشکل که برایم در نجف پیش می آمد، می رفتم صحن امیرالمؤمنین (ع) و هفت بار نادعلی می خواندم و مشکلم حل می شد.»ذکر «ناد علی» در کتاب ها به صورت های مختلف نقل شده است. آیت الله کشمیری ذکر «نادعلی » را چنین می خواندند:«نادِ علیّاً مَظهر العَجائب، تَجِدهُ عوناً لک فی النَوائِب، کلُّ همّ و غمّ سَیَنجَلی، بولایتک یا علیّ یا علیّ یا علیّ،
ساکنان ملک اعظم: خاطرات آدم هایی آسمانی که دل از زمین خاکی کنده اند.
ساکنان ملک اعظم : سعید عاکف
معرفی:
ما ساکن زمینیم و چشممان دنبال ماشین وخانه ومدل لبا س ومو وآخرین فیلم و….اینها است اما بعضی ها همه ی دنیای ما مثل یک آدامس است برایشان. کمی می جوند شیرینی اش که تمام شد با بی خیالی دورش می اندازند. اصلاً هم غصه نمی خورند چون ساکن آسمانند. اگر می خواهی مثل آنها آزاده زندگی کنی خاطراتشان را بخوان و فکر کن.
بریده کتاب(۱):
دختر یک آدم طاغوتی بود یک ر
#در_مکتب_عاشورا
نماز ظهر عاشورا همان نماز ظهر واجب هر روزی است که امام آن را در بحبوبه ی جنگ خواندند،نمازی که حتی زیر باران تیر به آن بی اعتنایی نمی شود که آن همه خون به زمین ریخته برای اسلامی است که یک رُکْنَش نماز است.
 
#نماز
#نماز_ظهر
#نماز_ظهر_عاشورا
 
او از همان سنین کودکی به نماز
اول وقت اهمیت می داد و فضیلت نماز اول وقت را با هیچ چیز دیگر عوض نمی
کرد. در دوران جوانی که به ورزش کشتی می رفت روزی برای انجام مسابقات به
اتفاق هم به سالن رفتیم. مسابقات فینال بود، در میان جمعیت به تماشا نشسته
بودم که چند نفر از رقیبان با هم مبارزه کردند. نوبت به عباس [۱] رسید. چند
بار نام او را برای مبارزه خواندند، امّا او نبود و حاضر نشد، تا اینکه
دست رقیب او را به عنوان برنده مسابقه بالا بردند
ادامه مطلب
در تاریخ 1398/08/25 پیش دبستانی دخترانه سما از کتابخانه عمومی نیمروز زابل به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی بازدید کردند که  کلاس شعر خوانی از کتاب بخور تو سیب نوش جون/ مفیده اون فراوان از مژده پورحسینی و کتاب کله کدو چه ماهه / فکر گل و گیاهه از ناصر کشاورز برگزار شد که بچه با شوق و هیجان خاصی گوش دادند و در پایان شعری در مورد کتاب خواندند.
در دل انگیزی ایام و زمان 
در ورق خوردن تقویم عبور
 در هجوم کلمات ناقص 
 در پی حادثه های غمناک 
دل من در پی یاران عزیزی می گشت 
که زمین را به  سوی گمنامی 
طی کردند 
 مردمانی همه آزاده نفس دریادل 
پاره های فولاد 
که نترسیده از آب و آتش
تا فراسوی زمان می رفتند 
می گذشتند که جهان منزل این رفتن هاست 
غزل سرخ خطر می خواندند 
که زمین مملو از این گونه غزل گفتن هاست 
این اهالی خطر 
اهل رفتن بودند 
مثل یک اقیانوس 
بی صدا و آرام 
شکاف آیا دلیلش چیست وقتی خانه در داردکسی باید که از این راز کعبه پرده بردارد
.
به دنبال چه می گردند گرد کعبه حاجی هابه غیر از آن شکاف حیدری چیزی مگر دارد ؟
.
علی را هر کسی دیده است گویا کعبه را دیدهشکافی کعبه دارد که علی بر تیغ و سر دارد
.
لباس کعبه را هر سال گیرم نو کنند امالباس نو به زخم کهنه ی او کی اثر دارد ؟
.
دهان کعبه را با نقره پر کردند ، می دانندکه از اسرار صاحبخانه و مهمان خبر دارد
.
من از جهل عرب حیران که شق الکعبه را دیدهو از پیغمبر خود خوا
2631 - «اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» می‌نویسد: "صبح عرض کردم «سرمقاله روزنامه نیویورک‌تایمز، برخلاف مصاحبه که همین «(جان) اوکس» که مقاله را نوشته و با اعلیحضرت همایونی خوب از کار درآورده بود، بسیار بد است» و تقدیم کردم که خواندند. فرمودند «پدر سگ نوشته من لوئی چهاردهم هستم، در صورتی که او مغز ارتجاع بود و من لیدر انقلابم!»"منبع: خاطرات علم، جلد۵، ص۲۷۳ (۱۴ مهر ۱۳۵۴)
دانلود فایل اصلی
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا کاسه‌ی کسانی که شش سال پیش طرح قبلی سوخت را بی‌هوده خواندند و آن را صرفا به جهت حرف‌های انتخاباتی که زده بودند، برداشتند
و دو نرخی بودن آن را عامل فساد دانستند
 
و کسانی که خالصا لوجه الله و برای مردم کار می‌کنند و به غرب و شرقی که منهدم شده، متمایل نیستند، یکسان است؟
***
یک جریان، جریان انقلابی که به نفع مردم کار کرده‌اند و همیشه در صحنه بوده‌اند.
 
در مقابل شبه جریانات مختلفی حضور دارند:
یکی از آن‌ها شبه جریانی
نشسته بودند میان جمعیت، بین دو گنبد. میدان نقش جهان با این چیزهاست که جالب است. آواز می‌خواندند و بعد ناگهان می‌رفتند سراغِ خاطرات‌شان. وقتی تعداد سال‌های پشت سر، بیشتر از سال‌های پیش‌رو باشد، تو ناخودآگاه در گذشته سیر می‌کنی. خاطرات خوبِ آن روزها؛ آواها و آوازها.


ادامه مطلب
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
من طرفدار مشایی نیستم و بسیاری از حرفها و کارهای او را اشتباه و هزینه ساز می دانم
اما 
همان هایی که روزی او را "جاسوس یهود" می خواندند و معتقد بودند "روح ابوبکر در جسم او حلول کرده"، تا به این وسیله، رییس جمهور وقت را از عرصه برانند، حالا مجبورند درباره جاسوسی دشمنان احمدی نژاد و شبکه های نفوذ تنیده بر پیکر مخالفان او فیلم و سریال بسازند.
در زمان قدیم در کشور یونان ، روستایی بود میان دو کوه که مردمانش طرفدار علم و دانش بودند . در آنجا هر سال مسابقه
 بهترین کتابخوان برگزار می شد. در این مسابقات شرکت کننده ها کتاب برگزیده مسابقه را می خواندند و به سوالات مسابقه
پاسخ می دادند که به نفر اوّل پول زیادی به عنوان جایزه داده می شد.
در این روستا پسری بود به نام ارسطو که در خانواده فقیری زندگی می کرد، روزی از روز ها ارسطو به سمت بازار روانه شد
تا وسایلی که مادرش به او سپرده بود را بخرد . در
حق الناس.آیت الله نجابت نقل می کند : " وقتی که بنده مشرف شدم خدمت آسید علی آقای قاضی، فرمودند : (( هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی . ))خدمت ایشان عرض کردم : « مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند ، یکی خوب درس نمی خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . » می فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . » گفتم : « آدرس ندارم . » گفتند : « باید پیدا کن
دعاء حضرت إدریس علیه السلام که از دعاهای عظیم الشان است شامل چهل اسم میباشد و معروف است به چهل اسم ادریسی
ابن طاوس علیه الرّحمه در مورد دعاى ادریس علیه السلام‏ – چهل اسم ادریسی گوید که منقول از حسن بصرى یافتم آنکه چون خداى تعالى ادریس علیه السلام را به (سوى‏) قوم او فرستاد این نامها را به او تعلیم و وحى کرد که این نامها را آهسته و در نفس خود بگوید و آنها را براى قوم خود ظاهر نکند و خدا را به این نامها بخواند و به برکت این دعا بود که خداى تعالى ا
پدر تو و فاروقِ وى (عُمر) نخستین کسانى بودند که حقّ علی را ربودند و با او به مخالفت برخاستند و هر دو در این امر هم دست شدند. سپس او را به سوى خود فرا خواندند؛ ولی وى در بیعت با آنان درنگ ورزید و از این کار طفره رفت. سپس آن دو- ابوبکر و عمر- به رنجش افکندند و او را به سختى دچار ساختند تا اینکه وى نیز بیعت کرد و تسلیم ایشان شد... [نامه معاویه به پسر ابوبکر]
 
 
http://fiish.blog.ir/post/1097
 
 
نشان بده به خودت درد بی صدایی را و توی قصه ببین خواب دلربایی را 
 
سکوت کن که جهان تشنه صدای تو نیست به گوش باد بخوان راز خودستایی را 
 
میان این همه اندوه ممکن بشریبگو که دوره کند شیوه خدایی  را 
 
بگو که وعده‌ی ما از ازل همین بوده است که ما که بنده‌ی اوئیم بی وفایی را.‌‌.‌.
 
میان عاشق و معشوق فرق بسیارست کجا بگسترم این سفره گدایی را؟!
به خاطر همه‌ی دردها صبوری کن
که عشق می زند آن ضربه نهایی را
 
# زهرا_محمودی#شعر_زنان#غزل
⛱️همه خواندن
من نوکرم! رسم وفایم را ببینیدتمکین بی ‌چون و چرایم را ببینیدگفتند: این دیوانه آخر رعیت کیست؟در کربلا فرمانروایم را ببینیددیوانگی این است؛ اما بندگی چیست؟شهر نجف باید خدایم را ببینیداحساس غربت در حرم معنا نداردشاه غریب آشنایم را ببینیدمشهد برات کربلایم را گرفتمتأثیر ذکر "یا رضا"یم را ببینیددل بستم و شد کعبه‌ام شش‌گوشه‌ی اودر سینه‌ام قبله‌نمایم را ببینیدجز خانه‌ی ارباب را مَحرم ندانمبی‌چاره‌ام؛ دست گدایم را ببینیدناگفتنی‌ها را فق
دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت، زمین را فرا می گیرد.مکه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روزبیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.دروازه های آسمان گشوده می شودو فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود ومحمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در
یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود، کارگران بنا به وظیفه شرعی وقت اذان که می ‎ شد برای خواندن نماز دست از کار می ‎ کشیدند.

یک روز مهندس به آنها اخطار کرد که اگر هنگام کار نماز بخوانند آخر ماه از حقوقشان کسر می ‎ شود. کسانی که ایمان ضعیف و سست داشتند از ترس کم شدن حقوقشان نماز را به آخر وقت می ‎ گذاردند امّا عدّه ای بدون ترس از کم شدن حقوقشان همچنان در اوّل وقت، نماز ظهر و عصرشان را می ‎ خواندند.
ادامه مطلب
چرا باید دو کشور اسلامی رابطه بین اینها به این شدت بد باشد ؟ عربستان بارها نیت پاک خود را به ملت ایران نشان داده در دوره مرحوم هاشمی (ره) رابطه ایران و عربستان به شدت خوب که نه بلکه عالی بود به طوری که هاشمی توانست به عنوان اولین و آخرین ایرانی وارد خانه کعبه شود، اهل تشیع (شیعیان) در فدک زیارت عاشورا خواندند و سربازان سعودی برای این زائران دعای سلامتی کردند، خوب ببینید چه نمایه زیبایی دارد رابطه بین این دو کشور و چه تاثیر مهمی دارد بر اقتصاد ه
بادی شدید در پایگاه به وزش امد و شروع به جمع اوری گرد و خاک کرد. همه لحظه ای به هم نگاه کردند. 
گردو خاک امیخته با باد بالاخره در یک جا ثابت شد و شروع به چرخیدن کرد. از میان ان گردباد،مردی پدیدار شد.
واکنش جادوگران قابل پیش بینی بود. عده ای به زیر میز پناه بردند و عده ای نیروهای جادوییشان را فرا خواندند،ادام نیز یکی از انها بود.
دیوید ناگهان جلو رفت و گفت:
_همگی اروم باشین،این کاله.
مرد که به نظر میرسید کمی ازرده شده باشد گفت:
_استاد کال!
به هر حال،
زل زد توی چشم هایم و یکهو خواند : یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ... من لبخند به لب داشتم.  ولی وقتی که خواند دلم خالی شد. انگار پتک گرفته بود و کوبانده بود بر سرم. 
ایستادم. جانی نمانده بود که دوباره هم قدمش راه بروم. نه که این آیه را تا به حال نشنیده باشم ... نه ... ولی این آیه را هیچ وقت در این چنین شرایطی نشنیده بودم. من وسط ِ بد مستی ِ دنیا بودم که برایم خواند یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ... من وسط خنده بودم که برایم خواند یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ...
 ✍سگ من باش و چون سگان بانگ کن! شبلی عارف معروف به مسجدی رفت که دو رکعت نماز بخواند. در آن مسجد کودکان درس می خواندند و وقت نان خوردن کودکان بود. دو کودک نزدیک شبلی نشسته بودند.یکی پسر ثروتمندی بود و دیگری پسر فقیری. در زنبیل پسر ثروتمند پاره ای حلوا بود و در زنبیل پسر فقیر نان خشک. پسر فقیر از او حلوا میخواست.آن کودک می گفت: اگر خواهی که پاره ای حلوا به تو دهم، سگ من باش و چون سگان بانگ کن.آن بیچاره بانگ سگ کرد و پسر ثروتمند پاره ای حلوا بدو می داد
همه بچه هایم، به خصوص دو پسر شهیدم، به نماز و روزه مقید بودند.☝️ نمازشان را می‌خواندند، قضای نمازهای از دست رفته را جبران می‌کردند. سید مجتبی توجه ویژه‌ای به فقرا داشت. همسر سید مجتبی، تعریفمی‌کرد وقتی که در افغانستان زندگی می‌کردیم، او نیمی از غذای ما را برای همسایه‌ای که همسرش بیمار بود و بچه‌ داشت، می‌برد. یا وقتی هندوانه و خربزه می‌خرید، به سه قسمت تقسیم می‌کرد و دو قسمت آن را برای همسایه‌ها می‌برد. او به همسرش می‌گفت؛ تو من را د
مغولان در پیشروی های خود در مناطق کردنشین (در ترکیه امروزی)به دره ‏اى سرازیر شدند که نزدیک طنزه بود و آن جا را وادى القریشیه مى‏ خواندند که در آن قومی از کُردهای مسمی به قریشی ساکن بودند قریشیه آب‏ هاى روان و باغهاى بسیار داشت و راهى که‏ بدان جا می رسید باریک و سخت بود مردم قریشیه با مغولان جنگیدند و آنان را از پیشروى باز داشتند و از زادگاه خویش دفاع کردند. از هر دو سو مردان بسیارى کشته شدند و در نتیجه پایدارى و ایستادگى مردم قریشیه، مغولان
راه افتادیم سمت حرم. فاطمه صدای بلند بلندگوی هیات را دوست نداشت. قسمت نبود پای منبر سخنران‌های معروف بنشینیم. مجلس روضه‌ای که صاحب‌خانه‌اش دوست و آشنا باشد هم نداشتیم. اما توی قم مستاصل نمی‌شوی. بی‌جا و مکان نمی‌شوی. هرکجا نتوانی بمانی، هیچ‌کجا اگر جای خالی نداشته باشد، درهای همه جا هم بسته باشد، درهای حرم همیشه باز است. راه افتادیم سمت حرم. خیابان‌ها و پیاده‌روهای اطراف حرم پر بود از زن‌ها و مردهای سیاه‌پوش، بچه‌های کوچک و بزرگ. شب
به نام خدا
در این روز خاص. تمام مطالب قبل را در بخش پیش نویس ذخیره کردم. حدود دو سال از عضو شدن در خانواده بیان می گذرد. ممنون برای افرادی که مرا خواندند، برایم کامنت گذاشتند و مرا لایک کردند. باید از نویسنده برتر بیان تشکر کنم. ممنون بخاطر بودنت. ممنون برای خواندنت. امیدوارم ارزشِ ارزش دادنت داشته باشم.
من یه نویسنده اتفاقی بودم.
ممنون بخاطر اینکه من را در جمع خودتون جای دادید.
برای مدتی متن هایم منتشر نخواهند شد.
تا دیداری دیگر بدرود... . 
*آدرس
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بسته‌اند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایه‌ای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم، شب رضاست. حسین(
" زندگی این است که بمیرید ولی فائق باشید و مردن این است که زنده باشید ولی تو سری خور! " (نهج البلاغه)
اساسا روح که بزرگ شد تن به زحمت می افتد ، وقتی روح بزرگ شد جسم و تن چاره ای ندارد جز آنکه دنبال روح بیاید به زحمت بیفتد و ناراحت شود اما روح کوچک به دنبل خواهش های تن می رود و هر چه را که تن فرمان بدهد اطاعت می کند ،روح کوچک به دنبال لقمه ای برای بدن می رود اگر چه از راه دیوزگی ، تملق و چاپلوسی باشد !
آن تنی که در زیر سم اسبان قرار می یرد جریمه روح بزرگ
در روستای پدری علم خیلی محترم بود. اول محرم خانواده هایی که صاحب علم بودند آن را تحویل می گرفتند و با احترام می آوردند خانه. علم ده روز با احترام در خانه نگهداری می شد، مثلاً در گنجه یا پستویی دور از دسترس. بی سوادترین آدم ها هم می دانستند پرستیدن علم شرک است اما احترام این چوب تزیین شدۀ سه متری در خانه ها به حدی بود که بچه ها را از سر و صدا کردن در اتاقی که علم در آن بود منع می کردند. می گفتند «علم این روزها درد داره». آن لحظه ای که جوان های علمدار
درختی که زیر آن بیعت رضوان انجام شد برای همیشه به عنوان یادگار پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» در منطقه حدیبیه باقی ماند و مردم سال ها زیر آن درخت نماز می خواندند. هنگامی که عمر بن خطاب به خلافت رسید، دستور داد آن درخت را همانند تمام یادگارهای پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» از بین ببرند و اثری از آن باقی نماند، تا برای همیشه خاطره صلح پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» که معترض به آن بود محو گردد.
+ گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه -

نماز جماعت به امامت کنیز مست
ولید بن یزید در سال ۱۲۵ هجری قمری به خلافت رسید. او به شراب‌خواری شُهره بود و دستور داد در دارالخلافه حوضی از شراب برایش بسازند!شبی در حالی که مست بود، با کنیز خود هم‌بستر شد. هنگام سحر، صدای اذان صبح را شنید.  عمامه خود را بر سر کنیز نهاد و عبایش را به دوش او انداخت و دستور داد که کنیز، صورت خود را بپوشاند و به جای او به محراب نماز رفته و نماز جماعت بخواند. کنیز هم اطاعت امر کرد و با همان حالت مستی و جنابت به مسجد
 
... همچنین برادران عرب در زندان، گونه ای شعر عامیانه را که «ابوذیه» می نامیدند می خواندند....
در میانشان جوانی روشنفکر و با سواد، با لقب «آل ناصر الکعبی» بود. من با او خیلی به عربی صحبت می کردم. به او مقداری قواعد زبان عربی می آموختم؛ زیرا با آنکه عرب بود قواعد زبان را نمی دانست. همچنین از من خواست زبان ترکی را به او بیاموزم. من هم از او قدری زبان انگلیسی آموختم.
 
منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العا
دومین یار نبی؛یار و هوادار علی،بوذرش خواندند و از ارکان بَدی،سومین کَس که مسلمان آمدی،بدر و خندق هم احد حاضر شَدی//////او به پیش رَبُّ در نزد رسول،همچنین نزد علیُ حضرت زهرای بتول،جایگاه عزتش بودی بلند،هم به این عالم و عقبی ارجمند//////مصطفی او را یارش خوانده بود،زهد او را همچو عیسی گفته بود،در قیامت او هوار مصطفی،هَمرَه مقداد و سلمانش به پا،همره مولای ما قوم مسلمانش به پا،جبرئیل کامَد نزد رسول،میلِ بر گفتارِ با بوذر نمود//////گفت بوذر را دعایی
پیامبر ۲۳ سال روزی ۵ بار نماز می خواند و مردم هم پشت سر او نماز می خواندند....اما امروزه سر روی هم گذاشتن یا بغل پهلو بودن دستها در نماز بین شیعه و سنی اختلاف است!!!!!!!!!!چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی از مهمترین اختلافاتی که بین شیعه و اهل سنت در نحوه نماز خواندن وجود دارد در باز و بسته بودن دست در حین نماز است در این رابطه باید گفت که نمازی که شیعیان می خوانند کاملا شبیه نمازی است که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله ) می خواند و به این مطلب حت
چکیده
پـاسـداران بـرجسته انقلاب اسلامی برای خدا اخلاص داشتند. از هر فرصتی برای ذکر خـدا بـهـره مـی بردند، به نماز اول وقت اهمیت می دادند و به قرآن مجید عشق می ورزیدند. آنان به فهم حدیث اهمیت می دادند، از قوانین نظام اسلامی اطاعت می کردند، به رهبری عشق مـی ورزیـدنـد و پـرداخـت خمس را جدی می گرفتند. پاسداران برجسته انقلاب اسلامی در رابـطـه بـا انجام وظایف شغلی خود با جدیت عمل می کردند. به شناسایی دقیق هدف اهمیت مـی دادنـد. بـا نـیـروهـای خـود
عامه‌پسندی، در قامت یک رذیلت، از توهین ها تلخ به کسی‌ست که خودش را روشن‌فکر می‌خواند. روشن‌فکر خودش را برتر از آن می‌داند که توسط عامه درک شود. آدرونو هم این مفهوم را با لیبرالیسم صنعتی و صنعت فرهنگ فرموله می‌کند و پسندِ عامه را، کنترل شده توسط حکومت معرفی می‌کند. کنترل عامه، با کنترل فرهنگ راحت‌تر است و حکومت ها با فراپروپاگاندا و هدایت افکار، فرهنگ عامه و جامعه را کنترل می‌کند.این‌ها می‌خواهد درست باشد، می‌خواهد نباشد؛ بیان از آن
عامه‌پسندی، در قامت یک رذیلت، از توهین های تلخ به کسی‌ست که خودش را روشن‌فکر می‌خواند. روشن‌فکر خودش را برتر از آن می‌داند که توسط عامه درک شود. آدرونو هم این مفهوم را با لیبرالیسم صنعتی و صنعت فرهنگ فرموله می‌کند و پسندِ عامه را، کنترل شده توسط حکومت معرفی می‌کند. کنترل عامه، با کنترل فرهنگ راحت‌تر است و حکومت ها با فراپروپاگاندا و هدایت افکار، فرهنگ عامه و جامعه را کنترل می‌کند.این‌ها می‌خواهد درست باشد، می‌خواهد نباشد؛ بیان از آ
اورشلیم سبزپوش بود : خیابان‌ها ، پشتِ‌بام‌ها ، حیاط و میدان‌هایش ، جشن بزرگ پاییزی بود . اهالی اورشلیم ، هزاران خیمه از برگ‌های زیتون و مو ، شاخه‌های نخل ، کاج و سرو ، طبق فرمان خدای اسرائیل ، به‌یادبود چهل سالی که نیاکانشان زیر خیمه‌ها در بیابان سر کرده بودند ، ساخته بودند . هنگام خرمن‌برداری و انگورچینی سر آمده بود . سال به پایان رسیده و مردم تمامی گناهان خود را دورِ گردن نَرّه‌ بُزی° پروار آویخته و با انداختن سنگ ، سر در دنبال او گذاش
این‌ روزهای اینترنت‌نداری کم و بیش دارد به همه سخت می‌گذرد؛ من می‌خواهم برای استادم ایمیل بفرستم و نمی‌توانم، استادم می‌خواهد به خارج از کشور مقاله بفرستد و نمی‌تواند، هم‌اتاقی می‌خواهد برای ارائه‌اش چیزی را در گوگل جست‌و‌جو کند و نمی‌تواند، دوستی می‌خواهد با خانواده‌اش تماس تصویری بگیرد و نمی‌تواند، خیلی‌ها کسب و کار اینترنتی‌شان خوابیده و ضرر کرده‌اند و... . خلاصه هر کداممان به یک شکلی دچار مشکل شده‌ایم. قبول دارم که قطع ار
موتروانان هدف همچون کار شان را بیدارنمودن مسئولین ادارات ذیربط خواندند. ناظر یک تن از بانیان این حرکت مدنی هدف اقدام چنین کار شان را گفت که "با این اقدام نشان می دهیم که مسئولین دایکندی چقدردر قبال مسئولیت شان بی تفاوت اند ".
ادامه مطلب
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران و کارگزاران حج: دولت سعودی بدون امنیتی کردن محیط، امنیت و کرامت حجاج را تأمین کند
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در
دیدار دست اندرکاران و کارگزاران حج، فریضه حج را مجموعه ای استثنایی و
ممتاز از ارزشهای مورد تمجید اسلام خواندند و با اشاره به وجود مفاهیم
سیاسی ضروری نظیر وحدت، دفاع از مظلومان و برائت از مشرکین در حج تأکید
کردند: هر حاجی ایرانی باید با رفتار
این دعا را ابوحمزه ثمالی از امام سجاد(ع) نقل کرده است به همین دلیل به این نام گذارده شده است. دعای ابوحمزه بیشتر در سحرهای ماه مبارک خوانده می‌شود. شرح‌های متعددی بر این دعا نوشته شده است که ازجمله می‌توان به شرح شیخ محمدابراهیم سبزواری، شرح مولی محمدتقی بن حسین‌علی هروی اصفهای و شرح آیت الله جوادی آملی اشاره کرد.
سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال به سند خود از هارون بن موسی تَلَّعُکْبَری به اِسناد حسن بن محبوب زَرّاد  از ابوحمزه ثم
همیشه می گوید ببین، آنجا آدم زیاد بود. همه شان نماز می خواندند و روزه می گرفتند. همه شان مثل ما مسلمان بودند؛ ولی همان ها بودند که امام حسین علیه السلام را شهید کردند. من می گویم شاید اگر ما هم آن زمان بودیم، طرف امام حسین علیه السلام می رفتیم؛ اما مادرم می گوید این حرفت درست؛ ولی الآن امام زمان عجل الله تعالی فرجه اینجاست. تو برای امام زمانت داری چه کار می کنی؟ اگر می خواهی کاری برای امام زمانت انجام دهی الآن وقتش است؛ چون او فقط 313 نفر احتیاج د
 در روزگار ما اگر بود قطعا او را سلبریتی شاهان می‌خواندند، به خاطر عکس‌هایش، داستان‌ها و کتاب‌های خاطره‌ای که از او مانده‌ و از همه مهمتر مطرح بودنش در رسانه‌ها. اگر از دنیای سیاست فاصله بگیریم،  تاریخ و خاطرات مربوط به «شاه شهید» بی‌شک با چاشنی طنزی که در روزگار ما همراهش می‌کنند، جذاب و خواندنی است.
از ماجراهای شاه و حرمسرای پرجمعیت گرفته تا علاقه او به هنر  عکاسی و… سبب شده که بیشتر از دیگران در مورد ناصرالدین شاه کنجکاوی کنیم و اک
هشتم: این مناجات را که از ابن خالویه روایت شده بخواند به گفته او این مناجات حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام و امامان پس از اوست، که در ماه شعبان می خواندند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ رَاجِیاً لِمَا لَدَیْ
همشهری سرنخ: کلاه از پوشش های محبوب مردم در سراسر دنیاست که در مدل های مختلف و متنوعی به بازار آمده است.
کلاه در زبان انگلیسی از یک واژه قدیمی در زبان آنگلوساکسون به معنای پوشاندن گرفته شده و البته خودش هم چیزی نیست جز پوششی که مردم سرشان را با آن می پوشانند! انسان ها در طول تاریخ برای محافظت در مقابل باران، برف و آفتاب از کلاه استفاده می کردند که بسته به اینکه در کجا زندگی می کردند جنس این کلاه ها هم فرق داشت؛ مثلا اگر در مناطق سرد شمالی زندگی
همشهری سرنخ: کلاه از پوشش های محبوب مردم در سراسر دنیاست که در مدل های مختلف و متنوعی به بازار آمده است.
کلاه در زبان انگلیسی از یک واژه قدیمی در زبان آنگلوساکسون به معنای پوشاندن گرفته شده و البته خودش هم چیزی نیست جز پوششی که مردم سرشان را با آن می پوشانند! انسان ها در طول تاریخ برای محافظت در مقابل باران، برف و آفتاب از کلاه استفاده می کردند که بسته به اینکه در کجا زندگی می کردند جنس این کلاه ها هم فرق داشت؛ مثلا اگر در مناطق سرد شمالی زندگی
دنبال کننده خسته است، چون مخاطب خسته است و چون انسان ذاتا خسته است این اتفاق می‌افتد. هیچ چیزی مثل یک مخاطبِ خسته نمی‌تواند عضلاتِ ذهن من را منقبض کند و چوبی لای چرخِ نویسندگی‌ام بکند.
برای این که نکند متنِ بلند نخواند و نکند خسته شود و نکند قطع دنبال کردن بزند و نکند خسته‌تر شود، مجبورم زودتر سر و ته قضیه را هم بیاورم.
حالا اگر یک وبلاگِ ضدّ نظام بودم و یک جایی مثلِ آمد نیوز، روزی 100 تا پست هم می‌گذاشتم همه پایه بودند و می‌خواندند.
اگر داست
تقویم شیعه
پنجم ربیع الاول
وفات حضرت سکینه علیها السلام
حضرت سکینه علیها السلام دختر امام حسین علیه السلام ۵۶ سال پس از واقعه کربلا، در شب پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه وفات کرد.  مادر ایشان حضرت رباب علیها السلام است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همواره با اسرا به کوفه و شام رفتند. در صبح روز رحلتش محمد بن عبد الله (نفس زکیه) چهارصد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره‌ها سوزانید. خالد بن عبد الملک حاکم
آموزش از مرحوم آیت الله مجتهدی   سال ۱۳۹۰
یک روز نزدیک صبح خواب دیدم برای ادای نماز به مسجدی وارد شده ام .نماز آخر که خوانده شد.من بلافاصله نمازم را فرادا شروع کردم و هنگامیکه سوره اخلاص(قل هوالله احد) را میخواندم، مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی که روبرو نشسته بودند جلو آمده وپای چپم راگرفتند وبه من فرمودند :بین قل هوالله احد والله الصمد فاصله بده.واین سوره را تاآخر با طمئنینه خواندند.بعد یادآور شدند که باید درقنوت وپایان نماز ،هم صلوات 
ولادت منجی بشریت

حکیمه خاتون،دختر امام جواد(علیه السلام) و عمه ی امام حسن عسکری(علیه السلام)،دراین باره می گوید:
امام حسن عسکری(علیه السلام) مرابه نزد خود فرا خواندند وفرمودند:
 ای عمه!امشب افطار نزد ما باش چرا که امشب نیمه شعبان است و حجت خدا که حجت او بر روی زمین است متولد می گردد.
عرض کردم:مادر او کیست؟
فرمودند:نرجس.
گفتم:فدایت شوم نشانه ای در نرجس خاتون نیست.
امام فرمودند:همین است که به تو می گویم.
سپس آمدم به به پیش نرجس رفتم.وقتی سلام 
اد
✨✨منبراخلاقی عالی 
✳️حجت الاسلام عالی☘کبوتربازهایی که پول برای امام صادق(ع) جمع کردند☘
مفضل ابن عمر از شاگردان خوب امام صادق علیه السلام بود. در کوفه زندگی می کرد و با افرادی که کبوترباز بود نشست و برخاست می کرد. 
بعضی از مقدسین کوفه خیلی ناراحت شدند که او شاگرد امام صادق علیه السلام است چرا باید با آنها رفت و آمد کند. وقتی مقدسین به مدینه برگشتند به امام صادق علیه السلام موضوع را اطلاع دادند. 
حضرت چیزی نفرمود و نامه ای به آنها داد و فرمو
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
بعداز شهادت پیامبر ص، جنازه اش را با کینه و بعضی ناگفتنی رها کردند و نه بر پیکرش نماز خواندند و نه در دفنش شرکت کردند
 علی بود و تنهایی هایش و جنازه پیامبر ص.
در سقیفه جانشین انتخاب کردند،کسی نبود بگوید اگر پیامبر جانشین انتخاب نفرمود به شما چه ربطی دارد که انتخاب کنید؟ اجازه دهید مردم در اختلافی که میگویید برکت است زندگی کنند!!!
سعدبن عباده نه با ابابکر بیعت میکند و نه با عمر به شام می
گزیده ای از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان خرداد 98:
رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری توصیه های قبلی خود به مجموعه های دانشجویی در خصوص نهضت کتابخوانی و لزوم مطالعه مستمر، خاطرنشان کردند: متأسفانه این حرکت، روال مطلوبی ندارد و مجموعه های دانشجویی و هیأت های اندیشه‌ورز آنها باید نسبت به طراحی برنامه های مطالعاتی برای دانشجویان، اقدام کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه انقلاب در چهل سال گذشته در عرصه های گوناگون بشری و مل
به مناسبت تولد علمدار کمیل ، شهید ابراهیم هادی شرح مختصری بر خاطرات و زندگینامه این شهید بزرگوار به قلم تحریر میرود:
 
 
در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) یادبودی است که خیلی‌ها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان «شهید گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، می‌روند و زائر شهید مفقودالاثر «ابراهیم هادی» می‌شوند؛ شهیدی که برای بچه‌های جنوب شرق تهران و کسانی که اهل دل هستند، خیلی عزیز است البته این شهید برای جوان‌هایی که کتاب «سلام بر ابراهیم» را خوا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
«یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَهٍ عَلَیْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّیٰ یُؤْفَکُونَ »
حادثه‌ای که اتّفاق افتاد و استکبار عالمی به سرکردگیِ سران آمریکا اوجِ ضعف و انفعالِ خودشان را نشان داد و جمعیّتی که به عنوان نیروهای آزادی‌خواه پاسدارِ ارزش‌ها، مرزها و شرفِ جامعه‌ی اسلامی و منطقه به حساب می‌آید، این جمع را به عنوان تروریست خواندند، غافل از اینکه نتوان
 رهبر انقلاب در خطبه‌های مهم و تاریخی نماز جمعه‌ی ۲۷ دی‌ماه تهران، «تذکّر» به «أیّام‌الله» را یکی از محورهای کلیدی و مضامین فراگیر در بیانات خود قرار دادند و بر این اساس، «شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و یاران و همراهانشان» و تشییع و «بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان» این شهیدان والامقام را دو مصداق بزرگ از ایّام‌الله خواندند.

ادامه مطلب
مرتضی سیمیاری / جامعه نو
ساعت حوالی سه بامداد را نشان می‌داد که تلفن خانه سفیر به صدا درآمد، آن سوی خط استوارت جونز معاون تیلرسون با عصبانیت فریاد می‌زند «مگر دیوانه شده‌اید، تصمیم احمقانه شما خلیج فارس را به آتش می‌کشد.» سفیر امارات در واشنگتن پاسخ می‌دهد: «ما در هماهنگی با کاخ سفید هستیم. اما آیا رئیس تو از تصمیم ترامپ خبر دارد؟» یوسف العطبیه بعدها با نقل این مکالمه تلفنی می‌گوید: «ما و عربستان تصمیم گرفتیم قطری‌ها را تحریم کنیم، ترا
زندگی نامه شهید ابراهیم هادی

مادران بسیاری در این مرز و بوم جوانان رشیدشان را تقدیم اسلام کرده اند اما سهم مادران شهدای گمنام پس از جنگ از فرزندانشان کمتر از دیگرمادران بود. 

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛در قطعه۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) یادبودی است که خیلی‌ها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان «شهید گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، می‌روند و زائر شهید مفقودالاثر «ابراهیم هادی» می‌شوند؛ شهیدی که برای
باد ملایمی لابه‌لای موهایم می‌پیچید. خورشید در زمینهٔ نارنجی رنگی آرام آرام پایین می‌رفت. خیابان شلوغی بود و صدای بوق ماشین ها سرسام آور. اما من آرام بودم، آنقدر آرام که می‌توانستم صدای پچ پچ درخت‌های حاشیهٔ خیابان را بشنوم. با دیدن عکسم توی ویترین مغازه ای به یاد آوردم که چقدر شال‌گردن و جوراب های بلند راه‌راهم را دوست دارم. باد کمی شدیدتر در آغوشم کشید. چشم هایم را بستم تا بوسه هایش را بهتر روی پوستم احساس کنم. آنگاه دست هایم را مثل یک
آن روزها که وسایل ارتباطی امروز وجود نداشت، جارچی تنها وسیله ارتباطی روستا به حساب می آمد. دعوت برای مراسم عروسی یا دفن و ختم مردگان، اعلام اشیاءگمشده یا پیدا شده، قرق کشتمان و اعلام همه خبرهای دیگری که باید به گوش همه مردم می رسید، به عهده او بود.    خدابیامرز حسن صادقی، که مردم اسفاد او را حسن مدسین (حسن محمدحسین)می خواندند، از قدیم این نقش را بر عهده داشت و در عرف روستا، دشتبو (دشتبان) خوانده می شد. اسفاد قدیم که به درستی آن را قلعه اسفاد می
 
حسن به فرماندهان امیدواری داد، گفت نگران نباشید، خدا کمکمان می کند راهی پیدا می کنیم. پس از آن چراغ ها را خاموش کردند و در تاریکی روضه امام حسین علیه السلام و دعای توسل خواندند.
حسن ایستاد و بلند بلند گفت: خدایا مردم و امام منتظرند. چطور جواب شهدا را بدهیم؟ هر کاری بلد بودیم انجام دادیم، هرچه در چنته مان بود رو کردیم، هر چه راهکار بود بررسی کردیم، از ما دیگر بر نمی آید، هیچ کدام ادعایی نداریم، پیروزی دست توست. گفت خدایا به اراده تو از فردا شن
بنام خدا
من سال ها نماز خوانده امبزرگترها می خواندند ، من هم می خواندمدر دبستان ما را برای نماز به مسجد می بردندروزی در مسجد بسته بود. بقال سر گذر گفت:نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید!مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد  و من سال ها مذهبی ماندم، بی آن که خدایی داشته باشم...سهراب سپهریمنبع:
 کتاب "هنوز در سفرم" - انتشارات فرزان - چاپ نهم - ص. 15
این جمله مدام توی سرم تکرار می شود " بازنده ها ! دست ها بالا! " با یک ریتم بچه گانه. شبیه شعر برنامه ی بستنی ها. برنامه ی تلوزیونی دوران کودکی ام. دو تا بستنی بزرگ و یک پلیکان با گلوی زرد بزرگ. قبل از شروع برنامه همه با هم می خواندند : " حالا بگید! دست کی بالا ؟ ...بستنی ها .بستنی ها! ـنقدر مضطربم که انگار فردا روز کنکور سراسری باشد . اینقدر مضطربم که انگار قرار است هر لحظه در بزنند و خبری بدهند که انتظارش را ندارم. بوی دارچین و زنجبیل بیسکوییت هایم حال
بسم‌الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
...
برهمگان واضح و مبرهن است که سوره معراج در آیات اول به داستان شخصی که منکر ولایت مولایمان امیرالمومنین علی علیه الاف السلام بود در روز غدیر و از خدا برای صحت این امر عذاب طلبید نازل گشته است..‌
حال چه میشود که کسی که ادعای اجتهاد دارد و خود را مفسر قرآن می نامد در بیش از ده جلسه تفسیر این سوره که به صورت صوتی ازیشان منتشر شده است هیچ اشاره ای به غدیر نمیکند
آیا این سکوت ذلت حکومت شیعه
روز دوازدهم:
در روز دوازدهم محرم جماعتی از بنی اسد که در اراضی غاضریه منزل داشتند، به مقتل امام حسین(علیه السلام) آمدند و بر اجساد شهدا نماز خواندند و حضرت زین العابدین نیز به کربلا آمدند و بر پیکر پدرشان نماز گزاردند و حضرت را در همان موضعی که معروف است دفن کردند و حضرت علی بن الحسین(علیه السلام) را در پایین پای حضرت دفن نمودند و برای سایر شهدا حفره ای در پایین پای حضرت کندند و آنها را در آن محل دفن نمودند.
اهل بیت امام نیز در حالی که ۴۰ محم
مناقب و شخصیت والای امام سجاد علیه السلام در کلام یعقوبی
یعقوبی مورخ نامی در تاریخ خود چنین می‌نویسد:
وكان أفضل الناس وأشدهم عبادة وكان یسمى زین العابدین وكان یسمى أیضا ذا الثفنات لما كان فی وجهه من أثر السجود وكان یصلی فی الیوم واللیلة ألف ركعة ولما غسل وجد على كتفیه جلب كجلب البعیر فقیل لأهله ما هذه الآثار قالوا من حمله للطعام فی اللیل یدور به على منازل الفقراء. قال سعید بن المسیب ما رأیت قط أفضل من علی بن الحسین.
او برترین مردم زمانش بود
میخواهم از دوری بگویم برایت. که آرام مرا فراموش خواهی کرد. یادت می‌رود چگونه چشم‌هایم را خط باریکی می‌کردم و شیطنت وار می‌خندیدم. یادت می‌رود حسِ لمس دست‌هایم را حدود ساعت ۶ عصر. یادت می‌رود چطور سرخوشانه کنارت بچه می‌شدم.یادت می رود نخندیدن‌هایم، صدای گریه ‌ام را. قسم به تو عزیز من، که آنقدر با تمامی اسم ها و لقب های زیبای شایسته‌ات صدایت زده ام که واژه ها کم آورده اند. کاش یادت بماند این روزها را. که بهت گفتم ری‌را طبق یک افسانه قدیمی
خیلی برام جالبه که اکثر مردم ایران میگن ما پارسی هستیم و هیچ ربطی به مناسبات اعراب نداریم. ولی روزهایی مثل ولنتاین و هالووین و... غربی میشوند و کلا پارسی بودن یادشان میرود.
سوالی که برای من ایجاد میشود، این که این همه پارادوکس از کجا نشعت میگیره.؟؟؟؟
به هر حال ما تو فرهنگ ایران باستان روزی داریم به نام "سپندارمذگان" که از ولنتاین غربی ها خیلی خیلی قدمت‌اش بیشتر است.
سپندارمذگان روز پنجم اسفند است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌ است که
درتاریخ 19/10/1398 به مناسبت  بزرگداشت شهادت مظلومانه سپهبد حاج قاسم سلیمانی در کتابخانه مرحوم حاج عیسی رضایی، مراسم بزرگداشتی با حضور 30 نفر از اعضای فعال کتابخانه برگزار شد. در ابتدای برنامه، قرآنی توسط جناب آقای غیبی تلاوت شد و کتابدار مسئول کتابخانه در مورد سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی مطالبی را ارائه کرد. مداح جناب آقای اکبری، ذکر مصیبت و روضه ای در مورد شهادت پرافتخار سردار دلها خواندند و در پایان کتاب "بچه های حاج قاسم" توسط جناب آق
میدانید من هیچوقت آدم مذهبی ای نبوده ام . حتی وقتی که چادری بودم هم مذهبی نبوده ام حالا هم که به پوشاندن موهایم اعتقادی ندارم، مذهبی نیستم .اصلا شاید تنها چیزی که در من ثابت بوده همین یکی باشد . در خانه ی ما روز ها همیشه یک مدل بود البته به جز عید نوروز ها .همیشه وقتی بیرون می‌رفتیم متوجه می‌شدیم مناسبتی چیزی ست .اما حالا خیلی چیزها فرق کرده . انگار خیلی‌ها روزه می‌گیرند و خیلی ها نماز می‌خوانند.و فقط من چند سال است شبیه آب راکد شب و روزم با ه
میدانید من هیچوقت آدم مذهبی ای نبوده ام . حتی وقتی که چادری بودم هم مذهبی نبوده ام حالا هم که به پوشاندن موهایم اعتقادی ندارم، مذهبی نیستم .اصلا شاید تنها چیزی که در من ثابت بوده همین یکی باشد . در خانه ی ما روز ها همیشه یک مدل بود البته به جز عید نوروز ها .همیشه وقتی بیرون می‌رفتیم متوجه می‌شدیم مناسبتی چیزی ست .اما حالا خیلی چیزها فرق کرده . انگار خیلی‌ها روزه می‌گیرند و خیلی ها نماز می‌خوانند.و فقط من چند سال است شبیه آب راکد شب و روزم با ه
 
کدام دعا نقش مهمی در ظهور امام زمان (عج) دارد؟
باید از خداوند بخواهیم که در ظهور حضرت تعجیل فرماید. اشتباه مهم ما این است که از خود امام زمان می خواهیم که تشریف بیاورند؛ در حالی که ظهور به خواست خداوند متعال بستگی دارد. نباید به خداوند دستور بدهیم که چکار کند و چه کار نکند و به خدا اعتراض کنیم؛ بلکه باید به درگاه الهی دعا، التماس و زاری کرد. ما باید در هرحال راضی به رضای الهی باشیم که او بهتر مصلحت ما را می داند و فرج امام زمان را از خدا بخواهیم
 
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 
 
خواهشا چالش قبلی را هم بخوانید و نظر دهید ، مرا با نظری یاری کنید.
 
این تنها یک حل یک معماست. که توسط آقامحمد خان حل شد ، هیچ گونه ترویج و تبلیغی در کار نیست و کلا یک دو بیتی است. 
هنگامیکه جهانسوز برادر آقامحمد خان توسط کریمخان سرکوب و در نهایت کشته شد. آقامحمد خان از ترس جان خود به دربار نیامد و به امامزاده پناهنده شد. مردم شیراز برایش خوراک می آوردند و آقامحمد به آنان گفت : بخاطر خواجگی غذا بسیار
دلم برای صیادم تنگ شده
 
 
پیکر شهید صیاد که دفن شد -اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانواده‌اش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها. فردای تدفینش. وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یک‌سری محافظ که نمی‌شناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظ‌ها معلوم شد که آقا آن‌جا هستند. گفتند ما خانواده‌ی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آن‌جا بوده‌اند!!   خانواده‌ی صی
داستان جالب از مکالمه امام هادی علیه السلام به زبان ترکی با یک ترک
قطب راوندی رضوان الله علیه روایت کرده است:
ما قال أبو هاشم : كنت بالمدینة حین مر بها بغاء أیام الواثق فی طلب الاعراب، فقال أبو الحسن علیه السلام : « اخرجوا بنا حتى ننظر إلى تعبئة هذا التركی » . فخرجنا فوقفنا ، فمرت بنا تعبئته ، فمر بنا تركی فكلمه أبو الحسن علیه السلام بالتركیة فنزل عن فرسه فقبل حافر دابته . قال : فحلفت التركی وقلت له : ما قال لك الرجل ؟ قال : هذا نبی ؟ قلت : لیس هذا ب
سال  ۹۸؛ سال رونق تولید؛ سالی که با سیل آغاز و با کرونا تمام شد. و بچه‌های جهادی هم در اولش بودند و هم در آخر؛ با جهاد شروع کردند و با جهاد به پایان رساندند.
مرور سالی که گذشت:
- شعار سال که توسط رهبر انقلاب انتخاب شد، خیلی از نظریه پردازان را از این همه بینش به تعجب واداشت.
- سفره‌ی اعتکاف این بار در کنار سفره هفت‌سین نوروزی پهن شده بود و معتکفینی که دعای تحویل سال را هنگام میهمانی در مساجد خواندند.
- سیلی خانه خراب کن.
- تلاش‌های مجدّانه جهادی
تقویم شیعه
بیست و پنجم ذی الحجه
۱- نزول سوره هل اتی
در این روز سوره هل اتی در شأن امیر المومنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیه السلام نازل شده است. این مهم بعد از سه روز روزه آنان و اعطای افطارشان به مسکین و یتیم و اسیر بود که طعام بهشتی نازل شده. بنابر نقلی روز ۲۵ ذی الحجه سوره مبارکه نازل شد. امام صادق علیه السلام فرمودند: آن کاسه‌ای که طعام از بهشت آوردند و آن بزرگواران میل کردند نزد ماست و حضرت صاحب الامر علیه السلام آن را ظاهر خواه
دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز در دیدار جمعی از مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و قشرهای مختلف مردم، پیام عید فطر را اتحاد و همبستگی کشورهای اسلامی و بازگشت به مضمون «امت مسلمان» خواندند و گفتند: علاج مشکلات امروز دنیای اسلام بازگشت به خواسته‌ی قرآن کریم مبنی بر «اَشِدّاءُ علَی الکفّار» و «رُحَماءُ بَینَهُم» است و روشنفکران و علمای اسلامی برای تحق
امیر خسرو دهلوی ،شاعر  و عارف نامدار  فرموده است : 
آن روز که روح پاک آدم ببدن 
گفتند در آ نمی شد از ترس به تن 
خواندند فرشتگان به لحن داوود 
د رتن ، در تن درآ ، در آ اندر تن 
در سلسله مولوی ، رسم بر این است که چون کسی به خواهد در آن طریقه در آید ، باید که مدت هزار روز خدمت نماید .بر این موجب مدت چهل روز خدمت چهارپایان کند ، چهل روز کناسی فقرا نماید و چهل روز آب کشی ، چهل روز فراشی و چهل روز طباخی ، چهل روز حوائج از بازار بیاورد و چهل روز خدمت مجلسی
عاقبت خط جاده پایان یافت من رسیدم ز ره غبار آلود نگهم پیشتر ز من می تاخت بر لبانم سلام گرمی بود شهر جوشان درون کوره ظهر کوچه می سوخت در تب خورشید پای من روی سنگفرش خموش پیش میرفت و سخت می لرزید خانه ها رنگ دیگری بودند گرد آلوده تیره و دلگیر چهره ها در میان چادرها همچو ارواح پای در زنجیر جوی خشکیده همچو چشمی کور خالی از آب و از نشانه او مردی آوازه خواان ز راه گذشت گوش من پر شد از ترانه او گنبدی آشنای مسجد پیر کاسه های شکسته را می ماند مومنی بر فرا
اقامه نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نماز جمعه‌ی پر شکوه و به‌یادماندنی امروز تهران، حضور معجزه‌گون ملت فهیم در تشییع پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی و یارانش و نیز پاسخ کوبنده‌ی سپاه در حمله به پایگاه آمریکایی‌ها در عین‌الاسد را دو یوم‌الله درس‌آموز و تعیین‌کننده خواندند و افزودند: ملت، باطن خود یعنی استقامت در مقابل شیاطین را در این حضور نشان داد و تنها راه ادامه‌ی
هوالحکیم
... یک چیز برایشان مهم بود ، یا موقعیتشان ، یا مقامشان ، یا شغلشان ، یا اعتبارشان ، یا شریعتشان و ... برایشان بت شده بود اینها نتوانستند بیایند .هر کسی یک آستانه مقاومتی دارد ، مقاومت میکنند تا مرز مال ، همینکه که قرار باشد مالشان را بدهند دیگر نمیایند ، بعضی ها با آدم هستند تا پای موقعیت و مقامشان ، همینکه که احساس میکنند موقعیتشان به خطر می افتد ، دیگر با آدم نمیایند و یا بعضی ها هستند تا پای آبرو ، همینکه احساس بکنند آبرویشان میخواهد
امام صادق علیه‌السلام دوشادوش حسین است، همرزم حسین است، در کنار حسین است و با همان دشمن می‌جنگد و مبارزه می‌کند؛ با همان دستی که حسین علیه‌السلام را شهید کردند، او را هم شهید کردند؛ منتها در دو میدان. و مهم این است.
.
.
او آشنا است، روش شناس است، برنامه ی بنی‌علی علیه‌السلام دست منصور است، با هم کار کرده‌اند؛ میداند اینها چه‌کاره‌اند، میداند از راه این آموزشها است که انقلاب های بزرگ به وجود آمده، میداند که در همین حلقه های درس و تعلیم اس
این شبه داستان نه داستان است و نه به هیچ وجه تاریخ!!!
 
جوانک سیاه پوست که بَکر نام دارد و غلام مالک است خود را به ارباب خویش می رساند و با تنی سخت عرق کرده و نفس زنان می گوید: ارباب! ارباب! دارند می آیند. من صدای سم اسبان زیادی شنیدم. دارند می آیند.با شنیدن این خبر ولوله ای در قبیله می افتد، زنان نگرانی خود را فریاد می زنند و اشکِ ترس از چشم سرازیر می کنند. کودکان از گریه های مادران ردّ ترس از مرگ و آینده ای نامعلوم را خواندند و به رنگ آن درآمدند و ج
بر اساس نوشته های هرودوت مورخ یونانی، مغان هخامنشی فاقد همراهی ساز با نای سرودهای مذهبی می خواندند و از این نظر، نه مثل سرود خوانان بابلی و آشوری بودند و نه تحت تاثیر اقوام سامی. موسیقی این سرودها صرفآ موسیقی آوازی بود و نه موسیقی سازی.مشاهده می کنید که پرهیز از استفاده از ساز و آلات در موسیقی مذهبی از ادوار گذشته تاریخی وجود داشته و اثرات آن تا به امروز هم به چشم می خورد.
مسئولیت اجرای سرودهای مذهبی با موبدان خوش آواز بوده و به قول “استرابو
هوالعشق
 
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ یُرْ‌زَقُونَ
 
آدم‌ها در زندگی بنده انتخاب‌هایشان هستند. انتخاب‌هایی که رهایشان نمی‌کنند تا آخر عمر.
.
مثلا تو. همین تویی که دیشب در بغداد از دست ما رفتی. تو می‌توانستی در ۲۳ سالگی، همان وقت که برای اداره آب و فاضلاب کرمان کار می‌کردی، بگویی جنگ به من هیچ ربطی ندارد. بگویی من کلی آرزو دارم برای زندگی‌ام. بگویی تازه اول جوان
 قرار بود تشییه پیکر مطهرحاج قاسم ساعت دو بعد از ظهر شروع شود. مسیر تشییع در قم مقدس، از حرم کریمه ی آل الله تا مسجد مقدس جمکران، یعنی طول 6 کیلومتری بزرگراه پیامبر اعظم بود. توفیقی شد بعد از نماز ظهر از ساعت یک در ابتدای بزرگراه حاضر بودیم. میدان معلم مملو از جمعیت بود و به سختی خود را به محیطی که بتوان راحت نفس کشید و خانواده راحت باشند رسیدیم. جمعیت همه سر پا منتظر پیکر مطهر بودند. باورتان نمی شود کما اینکه برای خودم هم باور کردنی نبود، این ج
{پرسش و پاسخ مهدوی - شماره 36}
 
کدام دعا نقش مهمی در ظهور امام زمان (عج) دارد؟ دعای «اللهم کن لولیک...»یا دعای دیگر؟
 
پاسخ :
باید از خداوند بخواهیم که در ظهور حضرت تعجیل فرماید. اشتباه مهم ما این است که از خود امام زمان می خواهیم که تشریف بیاورند؛ در حالی که ظهور به خواست خداوند متعال بستگی دارد. نباید به خداوند دستور بدهیم که چکار کند و چه کار نکند و به خدا اعتراض کنیم؛ بلکه باید به درگاه الهی دعا، التماس و زاری کرد. ما باید در هرحال راضی به رضای ا
 دستانی که ردشان روی گلوی خیال مانده و صدای تپش چیزی شبیه به قلب در کف پاها که جا باز کنند برای عقل . این چیزی بود که از من خواسته بودنند. جایی که تنها حیات غیرمادی در زندگیم رویا بود؛ اما رویاهای آشفته ی گرگ و میش صبح چیزی را بازگو می کرد که تا مدتها آن را جایی دور تر از گوش هایم دفن کردم که مبدا خیالاتی شوند. 
"اما عشق راهش را پیدا میکند" . این چیزی که بود که چشم هایم خواندند و من نمیدانم چرا قلبم تندتر زد و چشم هایم پر از اشک شد.  انگار صدای تپش ها

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها